فضا
فضا
تعریف فضا در فیزیک مورد اختلاف است. مفاهیم گوناگونی که برای تعریف فضا استفاده شدهاند عبارتاند از:
- ساختاری که توسط یک مجموعه از «روابط فضایی» بین چیزها تعریف شدهاست
- خمینهای (منیفلدی) که توسط یک دستگاه مختصاتی تعریف شده باشد که در آن بتوان مکان چیزها را تعیین کرد
- نهادی که اشیاء موجود در جهان را از تماس و برخورد با یکدیگر باز میدارد
- وضعیتی در حوزهٔ معنایی وجود که «زمینه»ی اَشکال بروز یافته را فراهم میکند و بدین ترتیب حرکت و پویایی فیزیکی را ممکن میسازد.
در فیزیک کلاسیک، فضا، یک فضای اقلیدسی سهبعدی است که در آن هر موقعیتی را میتوان با استفاده از سه مختصات توصیف کرد. فیزیک نسبیت از فضازمان به جای فضا استفاده میکند، فضازمان بصورت یک خمینه چهاربعدی مدل میشود.
از جمله پرسشهای فلسفی دربارهٔ فضا عبارتاند از: آیا فضا مطلق است یا کاملاً نسبیتی است؟ آیا فضا هندسهٔ درست واحدی دارد یا اینکه هندسهٔ فضا فقط قرارداد است؟ از جمله شخصیتهای برجسته تاریخیای که در مباحث موضع مشخصی داشتهاند، میتوان از آیزاک نیوتن (فضا مطلق است)، گاتفرید لایبنیتس (فضا نسبی است)، و هانری پوانکاره (هندسهٔ فضایی قراردادی است) نام برد.
تجربهٔهای ذهنی مرتبط با این پرسشها، بحث سطل نیوتن و جهان کروی پوانکاره هستند.
نگاه کنید به: مختصات کروی، مختصات دکارتی، فلسفه فیزیک
در معماری [ویرایش]
|
این مقاله نیازمندتمیزکاریاست. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپساین الگو را از بالای مقاله بردارید. محتویات این مقاله ممکن استغیر قابلاعتماد و نادرستیاجانبدارانهباشد یاقوانین حقوق پدیدآورندگانرا نقض کرده باشد. |
با اینکه بسیاری از معماران، فضا را ذات و ماهیت معماری میدانند و با وجود مطالب زیادی که در باب اهمیت فضا در معماری عنوان شده و میشود، در فرهنگها و دانشنامهها تعریفی از مفهوم فضا در معماری به چشم نمیخورد. فقدان واژه فضا در کتابهای مرجع معماری نیز کاملاً قابل توجه و تعجبانگیز است.
دلیل این امر شاید این باشد که تلقی و کاربرد معماران از واژه فضا چنان واضح است که نیازی به توضیح واژهای کاملاً مشخص، احساس نمیکنند. اما این برهان ساده، آنجا که درمییابیم این واژه در متن تاریخ طولانی معماری نسبتاً جدید میباشد و در دهههای اخیر مفهومی بحثانگیز بودهاست، اعتبار خود را از دست میدهد.
با توجه به کمبود منابع جامع درباره فضای معماری و جدید بودن این مبحث، برای تبیین مفهوم فضا در تئوری معماری، بایستی به دیدگاههای معماران و نظریهپردازان در مورد مفهوم فضای معماری استناد نماییم. در میان نظریهپردازان معماری مدرن، برونو زوی و زیگفرید گیدئون از جمله افرادی هستند که به شکل نسبتاً جامعی مفهوم فضای معماری را مورد کنکاش قرار داده و سعی نمودهاند اهمیت آن را در معماری بازنمایانند.
برونو زوی معماری را هنر فضا و فضا را ذات معماری معرفی میکند، ولی او طبیعت فضای مورد بحث را مشخص نمینماید. برداشت او از فضا صورت واقعگرایانه دارد. به اعتقاد او، نماها و دیوارهای یک خانه، کلیسا یا کاخ مهم نیست که چقدر زیبا باشند، آنها تنها ظرفاند و به جعبه شکل میدهند، نهاد و مظروف فضای داخلی است. ذات معماری برای زوی، سازماندهی معنادار فضا از طریق فرایند محدودسازی است. بنابراین از این دیدگاه، فضا مادهای با گسترش یکسان است که میتوان از طریق تعیین محدودهها در آن، به شیوههای مختلف به آن شکل داد.
برونو زوی با تعمیم مفهوم فضای معماری، فضای جدیدی با عنوان فضای شهری را نیز تعریف مینماید. او بر این عقیدهاست که تجربه فضایی معماری در شهر تداوم مییابد، در خیابانها، میدانها، کوچهها، پارکها، استادیومهای ورزشی، حیاط خانهها و در هر جایی که ساخته دست انسان خلاءها را محدود کرده و فضاهای بستهای بوجود آوردهاست. اگر در داخل بنایی فضا محدود به شش سطح باشد (کف، سقف و چهار دیوار)، بدین مفهوم نیست که خلاء بسته شده در پنج سطح (مانند یک حیاط یا یک میدان) به جای شش سطح، فضا به شمار نمیآید. اما آیا میتوان حرکت در فضای بزرگراه مستقیمالخط و یکنواختی را که کیلومترها در دشتی غیرمسکونی پیش رفتهاست، به عنوان یک تجربه فضایی مطرح ساخت؟ مسلم است آنچه در جهت دید بهوسیله یک سطح چه از طریق دیوارسازی و یا از طریق کاشتن درخت و یا بهوسیله عناصری که فضاهای معماری را متمایز میکنند، محدود شده باشد، فضای شهری محسوب میشود. زوی با استناد به توضیحات فوق، چنین نتیجهگیری میکند که هر بنا همزمان دو فضا را بوجود میآورد: فضای داخلی که بهوسیله اثر معماری معین شدهاست و فضای خارجی یا شهری که بهوسیله آن اثر معماری و آثار نزدیک به آن ایجاد شدهاست.
مفهومی که برونو زوی از فضای معماری مطرح مینماید، هنوز پذیرش عام دارد و مورد استناد بسیاری از نظریهپردازان میباشد. برای نمونه به گفته وان درلان، فضای معماری با برافراشتن دو دیوار پا به عرصه وجود مینهد، دو دیوار فضایی جدید میان خود پدید میآورند که از فضای طبیعی پیرامون آنها مجزا میشود.
در واژهنامه تخصصی معماری واژه فضا در حوزه معماری و هنرهای دیداری این گونه تعریف شدهاست:
« |
فضا: حوزههای گسترش یابنده و در عین حال فراگیرنده بوده و جایگاهی یامحیطی را در ابعاد جسمانی یا فیزیکی و روانشناختی تعریف مینماید. از کل روابط شکل،رنگ و حرکت شکل گرفته، گاه خالی یا منفی است و گاه فاصله میان عناصر را مشخصمینماید، خواه این فاصله در سطح باشد یا در عمق که توسط قواعد پرسپکتیو مجسممیشود. فضای دو بعدی فقط طول و عرض داشته، فضای تزئینی نیز به طول و عرض محدودمیباشد. (سید صدر، ۱۳۸۰: ۴۱۲) |
» |
۱
۱. (۲) اجزاء و مثل اتاقها و تالار و حیاط، جای تهی، حجم پر نشده و توخالی، کیفیت و بیان معماری. فضای سه بعدی: شامل عمق، طول و عرض. فضای چهار بعدی، علاوه بر ابعاد سهگانه بعد زمان را میرساند که به آن، فضای لایتناهی میگویند. تصویری است که توهم فضا در آن معادل بی کرانگی در محیط است.
فضای کنترل شدهٔ ساختمان: بخشهایی از فضای داخلی ساختمان که مورد کاربرد انسانها قرار میگیرد و در طول اوقات سرد سال، گرم شده و طی اوقات گرم سال خنک میشود. شرایط دمای این فضاها در ساختمان باید در محدودهٔ آسایش باشد.
فضای کنترل شدهٔ ساختمان: بخشهایی از فضای درونی ساختمان که در اوقات گرم یا سرد سال ضروری نیست خنک یا سرد شوند. م. انبارها، پارکینگهایی که از سه طرف با دیوار محصورند، دالانها و مانند آنها.
فضای معماری: فضایی که توسط سطوح، به شکلهای گوناگون محدود گشته و به عملکردهای تعیین شده پاسخ میگوید که موضوع و جوهر اصلی معماری است.
فضای معماری: معماری عبارت است از علم و هنر شکل بخش فضای زیست انسان، به عبارت دیگر: معماری به وجود آورندهٔ فضایی است که انسان را از عوامل طبیعی مصون داشته و فعالیت زندگی فردی و اجتماعی او را در برگرفته و به نیازهای مادی و معنوی انسان پاسخگو خواهد بود.
پس میتوان گفت: فضایی که توسط سطوح عمودی و افقی به وجود میآید، موضوع و جوهر اصلی معماری ست به عبارت دیگر موضوع اصلی و در حقیقت جوهر معماری فضا است. یک ساختمان، فقط مجموعهای از طول، عرض و عمق نیست بلکه مجموعهای است از اندازههای مختلف فضاهای خالی که انسان میتواند در آن حرکت و زندگی کند. (سید صدر، ۱۳۸۰: ۴۱۲)
در ستارهشناسی [ویرایش]
فضا قسمتهای نسبتاً تهی کیهان است که بیرون از جوّسیارات قرار دارد. فضا را گاهی برای تمایز از فضای جوّ و مکانهای زمینیِ، «فضای بیرونی» مینامند.
از آنجا که جوّ زمین ناگهان تمام نمیشود، بلکه کمکم با افزایش ارتفاع رقیق میشود، مرز مشخصی میان فضا و جوّ وجود ندارد. در ایالات متحده آمریکا، به افرادی که بالاتر از بلندای ۵۰ مایلی (۸۰ کیلومتری) سفر کنند، فضانورد گفته میشود. ارتفاع ۴۰۰٬۰۰۰ پایی (۱۲۰ کیلومتری) مرزی است که آثار جوّی در ورود دوباره مشهود میشوند. غالباً از ارتفاع ۱۰۰ کیلومتری به عنوان مرز میان جوّ و فضا یاد میشود.