مبحث دوم

ختم نبوت و گستردگی طرح سیاسی اسلام 

 

      ذوب بودن سیاست در دین و جدا ناپذیر ی این دو از همدیگر در نبوت ها پیوسته سیر تکاملی داشته تا اینکه درکامل ترین نبوت ها این سیر به اوج خود رسید . دین اسلام که وجه تمایز آن از دیگر ادیان اکمل بودن آن است ، طبیعی است این کامل تر بودن ، باید در همه امور و صحنه ها تجلی داشته باشد . از این رو توحید در اسلام از توحید در دیگر ادیان کاملتر و نیز مفهوم نبوت پاک تر و منزه تر و اصل امامت مترقی تر و مفهوم معاد روشن  تر و دقیق تر می باشد . هم چنین شریعت اسلام وسیع تر و عمیق تر و تجربه نبوی ( نبوت پیامبر اسلام ) آن پربار تر ومیان آن وسیع تد و گسترده تر است . طرح سیاسی اسلام – جنبه ای که بیشتر از دیگر جنبه ها مدنظردراین بحث میباشد وسیع تد و از شمول بیشتری نسبت به دیگر ادیان برخورداراست و چنانچه بخواهیم آماری از کتاب ها و تا ً لیفات که در این زمینه نوشته شده است تهیه کنیم یک کار کتابشناسی گسترده مشتمل بر هزاران رسم و عنوان کتاب و مقاله خواهد شد و مادرین جا در صدد تشریح ابعاد بر نامه سیاسی اسلام در زمینه حکومت و دولت و تغیر و تحول اجتماعی و انقلابی و یا درگیری و مواجه سیاسی نیستیم و تنها میخواهیم اشاره ای به این نکته داشته باشیم که خاتمیت به این معنی نیست که نبوت ها از و ظایف که پیش از این مدنظر شان بود دراین پس دیگر صرف نظر کرده و یا اینکه آن تاثیر و کارکردی را که داشته اند از دست دادند بلکه خاتمیت یک مفهوم و معنای دیگر دارد که همان اکمل بودن است . خاتمیت یعنی اینکه خط النبیا با آمدن پیامبر اسلام به اوج خود رسید  و دیگر پس از اسلام به بشریت نیاز به نبوت و دین جدید ندارد چرا که اسلام یک دین جاویدانه است و این توانای را دارد که پاسخ گوی تمام مقتضیات زمان و مکان تا روز قیامت باشد .

    به بیان دیگر خداوند تنها یک دین بیشتر ندارد و آن اسلام است و این سلسله ادیان و نبوت ها همگی به این دین انتساب دارند نه دین دیگر . از این رو شاید تعبیر از نبوت ها به ادیان دقیق نباشد چرا که خداوند یک دین بیشتر ندارد و آن اسلام است و نقش رسالت ها و نبوت ها بیان درجات و مرتبه های متفاوت از آن دین واحد است . رسالت حضرت نوح و انبیا تابع آن برای بیان و تبیلغ رتبه اول از آن دین بوده و رسالت و آ یًین ابراهیم و نبوت های تابع آن برای بیان مرتبه ای بالاتر آن بوده است و در مورد حضرت موسی و حضرت عیسی نیز امر بر همین منوال است . تا اینکه نوبت به حضرت محمد (ص )  رسید که پیام رسان آخرین و بالاترین رتبه آن دین واحد بود و رتبه ای بالاتر از آن و جود نداشته تاسبب پیدایش نبوت جدیدی شود . ( [1] )                                                                      دین و سیاست در یک نگاهی مقایسه ای بین اسلام و نبوت های پیش از آن : قبل  از اینکه در ارتباط به موضوع متذکره بحث داشته باشیم لازیم است که از رسالت و رسول مختصرا" معلومات ارایه نمایم چون در بحث بعدی ما از رسالت اخصا" در رابط به ر سالت ا سلام سخن به میان می آید . رسالت یعنی هدایت غیبی خدا در امور فکری و عملی انسان و رسول یعنی واسط میان خدا و مردم در انتقال این هدایت .پس رسالت از خدا است و رسول بشر است به رسالت وحی است که نازل میشود و رسول صاحب این وحی است .  رسالت امری است که با قوانین زندگی تفاوت دارد و پدید ه ای جدیدی در مسیر هستی است و رسول جانشین خدا است آن هم نه بر حسب طبیعت و صلاحیت هایی خود بلکه بدان سبب که مشیت الهی چنین بوده است .خداوند ،رسول را از نزد خود جانشین قرار داده است و این جانشین امری غیبی است و یک جریان رشد طبیعی نیست ([2]  )   رسالت اسلام در رابط با دین و سیاست نسبت به رسالت ها و نبوت های پیش از خود دارای ویژگی های منحصربه فردی است که آن را متمایز تر و بر جسته تر کرده است . شرح تمام این ویژگی ها از حوصله این نو شتار خارج است لذا به بیان برخی از این و یژگی ها اکتفا می کنیم .

1-  مطالب سیاسی و اجتماعی :   در عمیق ترین لایه های تکالیف و فرایض عبادی و دینی بیان شده است . بطور مثال متون ادعیه همواره برفورم ها و قالب هانی جمعی تاًکید دارد و فرم فردی را مهمل گذاشته است . نماز جماعت و حج که نیز یک فر ضیه دینی است که همزمان با بعد تعبد و تهجد به عمیق ترین و حساس ترین مسایل مربوط به اجتماع و سیاست می پردازد .حالانکه چنین نگرش پیرامون فرایض دینی دیگر ادیان دیده نمیشود .     

2-  ربط دادن مسایل ایمانی با مسایل اجتماعی :  بارزترین شاهد بر این مدعا ربط دادن مکرر قرآن کریم بین ایمان و عمل صالح در پیش از پنجاه مورد میبا شد . واین دلالت دارد بر اینکه اسلام یک طرح و یک نظام اجتماعی است و حتی نماز که انتظار میرود فردی باشد در اسلام یم عنصر اجتماعی دارد .

3-  نظام سیاسی :  هم چنین اسلام با داشتن یک نظام سیاسی روشن و گسترده و متکامل از دیگر ادیان سماوی ممتاز شناخته شده است .

4-  تجربه سیاسی کامل پیامبر اسلام :   تجربه سیاسی پیامبر اسلام بسیار پر بار و شامل مراحل گوناگون بود . در گیری و انقلاب ، سپس حکومتت و تجربه دولت داری ، پس از آن آغاز فتوحات و توسعه قلمرو سرزمین اسلامی و مطرح شدن اسلام در سطح جهانی سر فصل های اصلی تجربه سیاسی پیامبر اسلام بود که هر کدام میتواند در بیان سیره ً سیاسی پیامبر و روابط این سیره با سیاست و حکومت بیسار راهگارو تعین کننده باشد در سطور ذیل چند موضوع و مفهوم سیاسی دیگر در این رابط بطور مختصر تو ضیح داده میشود .

مفا هیم سیاسی در تجربه سیاسی پیامبر اسلام

1- قرآن کریم منصب حکومت را از شًوون پیامبر می داند : آیات متعدد قرآن ، بیانگر این مطلب است که مقام و منصب حکومت ، یکی از شًوون پیامبر گرامی اسلام بوده است که به برخی از آنها اشاره می کنیم : « ما کتاب را – به حق – بر تو فرو فرستادیم تا بین مردم بر اساس آن چه خداوند به تو آموخته است حکم برانی پس مدافع خیانت کاران مباش » ( [3] ) 

« هان ای مو ً منان ! از خدا پیامبر و اولی الامر خود پیروی کنید ، و چون در چیزی نزاع کردید ، اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید ، آن را به خدا و پیامبر ار جاع دهید ، این کار ی پسندیده است ، و فرجام بهترین –هم – دارد » ( [4] ) – از آیات یاد شده – و نظایر آن –بدست می آید که مساًله حکومت و تصدی امور جامعه ، یکی از شًوون نبوتب و وظایف پیامبران الهی است .

2-  تجربه بیعت یک اصل مهم سیاسی و حکومتی در سیره ً پیامبر اسلام :

ریشه های لغوی بیعت :  شناخت ریشه های لغوی واژه بیعت در فهم معنای آن بیسار مفید است . این منظور در لسان العرب در ماده بیعت می گوید : « بیعت همان دست زدن ( صفقه )برای ایجاب بیع یا برای مبایعت و اطاعت است » ( [5] ) در گذشته بین عرب چنین مرسوم بوده که وقتی چیزی را می فروختند دست به دست همدیگر می زدند و این نشان دهنده لزوم و وجوب بیع برای و جوب اطاعت در پیمان و میثاق با امام استفاده کرده است . ( [6] )  این عمل در مورد تعین حاکم نیز توسعه پیدا می کند و سیره و سنت اجتماعی چنین میشود که مردم توسط بیعت کردن ، حاکم مورد نظر خود را تعین می نمودند . پیامبر اسلام به منظور الزام اطاعت از حاکمیت خود از مردم بیعت می گرفت  و اخذ بیعت در حیات سیاسی آن حضرت چندین بار تکرار شد . و بیعت اساس ترین سنگ زیر بنای نظام سیاسی  اجتماعی اسلام را شگل داده است . بطور نمونه چنانچه که پیامبر با خصومت شدید مشرکین مکه رو برو گردید سالی در موسم حج در یک شب ماهتابی شش نفر از قبیله ای روس در عقبه که محلی است در نز دیکی منا به آن حضرت بیعت کردند رجوع شود برای معلومات بهتر به کتاب بنام رسول اکرم در میدان جنگ نوشته حمیدالله ص 22 –

3- ار سال نامه و سفیر توسط پیامبر اسلام جهت گسترش حکومت اسلامی : به محض استقرار حکومت در مدینه پیامبر سفیران خویش را به سوی پادشاهان و روسای قبایل ارسال کرد تا آنان را به دین اسلام دعوت کند که در این جا به بر خی از آنها اشاره میشود : در نامه به نجاشی ثانی ، پادشاه حبشه می نوسید « این نامه ای است از نبی به نجاشی ، عظیم حبشه سلام علی. . . . تورا به دعوت الهی دعوت می کنیم . همانا من رسول پروردگار هستم . پس اسلام بیاور تا سالم باشی »

به همین ترتیب بسا نامه ها و سفیر برای مشرف شدن سران قبایل و پادشاهان ارسال نمودند . و هم چنان پیامبر اسلام برای والیان و فرستاده گان خویش نامه ها نو شتیند و آنها را به عدالت و دادگری دعوت و متوجه نمود . جهت معلومات بیشتر مراجعه شود به کتاب  ( دین و سیاست ) .

4-  قوه قضا ًییه در دولت اسلامی ( مدینه ) :  شهید صدر به قوه قضایه در نظام اسلامی اشاره ای نکرده و تنها از ایجاد داد گاه عالی برای کنترول و پیگری تخلفات و ایجاد دیوان مظالم سخن گفته است که تشکیل هر دو موکول به مقام مرجع و رهبری می باشد و باز گشت این سخن به این معنی است که اهلیت قضاوت شرعا" منحصر است به کسی که اهلیت اجتهاد را دارد یعنی قاضی باید فقیه باشد وبه این ترتیب در راس قوه قضا ًییه خود مرجع است مخصوصا" که او نایب امام است .([7] )